شیخ التفسیر مولانا محمدحسین گرگیج در بخش نخست خطبه های جمعه (13 آذر 94)شهرستان آزادشهر، با اشاره به برخی از صفات پیامبر(ص) به ادامۀ بیان سیرت و نحوه رشد وسرپرستی آنحضرت (ص) پرداختند.
امام جمعه اهل سنت آزادشهر پس از تلاوت آیه 157 سوره اعراف(الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذي يَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي کانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون) بیان داشتند: ما باید از اعمال پیامبر(ص) تبعیت کنیم، ایشان را اسوه و الگوی خویش قرار دهیم، در هفته های گذشته تا بخش سرپرستی رسول الله(ص) توسط پدربزرگش عبدالمطلب به خدمت شما بیان گردید و امروز به سرپرستی آنحضرت(ص) توسط عمویش ابوطالب می پردازیم، مورخین می نویسند عبدالمطب، همسران بسیاری داشت که ابوطالب وعبدالله پدر پیامبر(ص) از یک مادر بودند.
مدیر دارالعلوم فاروقیه گالیکش ادامه دادند: ابوطالب، پیامبر(ص) را بنا بر دلایلی بسیار دوست داشتند، یکی اینکه رسول الله(ص) یتیم بود و پدرش قبل از به دنیا آمدن ایشان فوت کرد و همچنین پیامبر(ص) بسیار زیبا و پاکیزه تر از سایر کودکان بود و هنگام بیدار شدن از خواب برخلاف سایر کودکان تبسم بر لبانش جاری بود، آنحضرت(ص) تا سن 12 سالگی نزد ابوطالب رشد و نمو کردند.
مولانا گرگیج در ادامه، داستان بحیری راهب را مورد تحلیل و بررسی قرار دادند و یادآور شدند: ابوطالب برای تجارت به همراه کاروانی عازم شام شدند که پیامبر(ص) اصرار بر همراهی وی در این سفر می کنند که عمویش مخالفت می کند، پس از تقاضای زیاد رسول الله(ص) که در آن زمان خردسال بودند ابوطالب ناچار به پذیرش این مسئله می شود و ایشان را با خود همراه می کند.
عضو مجمع فقهی ایران افزودند: در بین مسیر و در مکان بصری (نزدیکی مرز روم)شخصی به نام بحیری راهب به ابوطالب هشدار می دهند که کودک را به مکه بازگرداند زیرا در وجودش علامت های نبوت دیده می شود و اگر دشمنان متوجه شوند به وی آسیب می رسانند.
شیخ التفسیر با اشاره به سوء استفاده مستشرقین در مورد سفرهای پیامبر(ص) تصریح نمودند: مستشرقین از سفرهای حضرت رسول به شام سوء استفاده کردند که یکی از آنان اینست که بحیری علوم خود را به پیامبر(ص) آموخت و ایشان در قالب دین این علوم را به مردم بازگو کرد، نخست اینکه این روایت بی سند و ضعیف است و در ادامه همین روایت آمده است که ابوطالب به ابوبکر و بلال دستور می دهند تا رسول الله(ص) را به مکه بازگردانند در حالی که ابوبکر دو سال از پیامبر(ص) کوچک تر بود و بلال هم در آن زمان وجود نداشت.
خطیب جمعه اهل سنت آزادشهر این روایت را ضعیف خواندند و اظهار داشتند: روایت از نظر سند مخدوش هست، این روایت به اصطلاح محدثین مُرسل نامیده می شود زیرا دو راوی اصلی(صحابه و تابعین ) در آن حذف شده اند، اما باز هم می گوییم این ادعا(مطرح کردن روایت ضعیف) اشکالی ندارد زیرا خداوند در آیات 157 سوره اعراف و 29 سوره فتح و سایر آیات صریح قرآن بیان دارند که صفت پیامبر(ص) و یارانش پیش از این در تورات و انجیل ذکر شده است.
ایشان در بیان و تشریح صفات پیامبر(ص) در آیه 157 سوره اعراف فرمودند: پیامبر(ص) هم رسول و هم نبی بود،رسول به پیامبری گفته می شود که دارای کتاب و شریعت باشد، همچنین آنحضرت اُمّی بود و این بدین معنا نیست که اصلا علم نداشت و بی سواد بود بلکه فقط علم خواندن و نوشتن نداشت.
مولانا گرگیج در واکنش به ادعای برخی افراد مبنی بر بی سوادی پیامبر(ص) خطاب به آنان خاطرنشان کردند: برخی ادعا دارند رسول الله(ص) بی سواد بودند و این ادعای آنان نشانگر بی سوادی خودشان هست که چنین سخنی می گویند زیرا پیامبر(ص) علم قرآن که دریای علوم هست را دارا بود و آنحضرت(ص) آن را برای مردم تشریح و تفسیر می کرد، حضرت رسول(ص) همواره به یاران خود می فرمودند من از شما عالِم تر هستم و بیشتر از خدا می ترسم.
استاد تفسیر دارالعلوم فاروقیه گالیکش در ادامه افزودند: صفت بعدی پیامبر(ص) پس از رسالت، امر به معروف و نهی ازمنکر بود و صفت سوم اینکه چیزهایی را که مردم آن زمان بر خود حرام گردانیده بودند را حلال و پلیدی ها را حرام نمودند، احکام شدید و شاقه که بر آنان وضع شده بود را سلب کردند.